سمیه جاهدعطائیان: دستش را جلوی صورتش میگیرد که کسی اشکهایش را نبیند. میگوید که حتی همسرم هم اشکهایم را ندیده است. همکارانش دلداریاش میدهند که خدا بزرگ است. یکی میگوید: «شاید مأمور شهرداری وجدان داشت و بساطت را به مأموران مترو داد. آن وقت میتوانی تحویل بگیری…». دیگری میگوید: «والله تو مرد تمام ما هستی و […]